ایت الله سید طیب موسوی (میرسالاری)
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 87
:: بازدید ماه : 1174
:: بازدید سال : 4466
:: بازدید کلی : 104086
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 25 / 12

 

زندگي نامه و فعاليتهاي آيت الله سيد طيب موسوي از زبان خودشان

1- مختصري از زندگي، وضعيت تحصيل و تدريس خود را بيان فرمائيد؟
اينجانب در اسفند ماه 1319 در يکي از روستاهاي هفتگل (ابلشکر)متولد شدم و در حدود 10 سال در اين روستا زندگي کردم بعد از فوت جد بزرگوارم  پدر بنده جهت تبليغ و اقامه نماز  وهدايت و ارشاد مردم، به درخواست اهالي منطقه نفت سفيد و به دستور مرحوم آيت الله سيد علي بهبهاني  به آن شهرستان هجرت کردند و از همان منطقه، بنده را براي تحصيل علم به شهرستان شوشتر مدرسه آيت الله سيد نعمت الله جزايري که بعداً معروف به مدرسه آل طيب شد فرستاند. بنده حدود 4 سال  تا اتمام لمعتين در شهرستان شوشتر سکونت داشتم و بعد از آن به نجف اشرف رفتم ودر مدرسه جامعة النجف به مدت 4 سال درس خواندم و کتاب رسائل را  خدمت حضرت آيت الله ملکوتي و کتاب مکاسب را خدمت آيت الله غلام رضا باقري و قوانين را نزد آيت الله راستي خواندم .
 
تصميم داشتم در نجف اشرف مدت زيادي بمانم لکن به کسالتي مبتلا شدم که خيلي ضعف بر من عارض مي شد، لذا مدت سه ماه به سامرا رفتم. بستگان من در آنجا زندگي مي‌کردند و امام جماعت حرم مطهر عسكريين از بستگان نزديک من بود . در مدت اقامت در سامرا به درس مرحوم آيت الله شيخ مجتبي لنکراني شرکت مي‌کردم .


پس از اين مدت، به نجف مراجعت نمودم ولي هنوز كسالتم از بين نرفته بود، لذا اطباء به من توصيه کردندکه به ايران برگردم. در آن هنگام مرحوم پدرم از نفت سفيد به اهواز آمده بود و پيش نماز مسجد امام زين العابدين عليه السلام واقع در خيابان ده حصيرآباد بودند(همان مسجدي كه الان بنده پيش نماز آن هستم). مشکلات و گرفتاري هايي که پيش آمد مانع ازاين شد که مجدداً به نجف اشرف برگردم در اين مدت پيش نماز مسجد امام حسن مجتبي عليه السلام در خيابان پنج حصيرآباد بودم . وقتي مشخص شد كه ديگر نمي‌توانم به نجف برگردم، تصميم گرفتم به شهر مقدس قم رفته و ادامه تحصيل بدهم . در قم کفايتين را خدمت مرحوم حضرت آيت الله فاضل لنکراني خواندم و اين دو جلد را کاملاً تقرير نمودم . مرحوم آيت الله فاضل لنکراني خيلي نسبت به بنده اظهار علاقه مي نمودند .
حدوداً 30 ساله بودم که ازدواج نمودم و کل اقامت بنده در شهر قم حدود 17 سال بود تا اينکه مرحوم حاج سيد محمد حسن آل طيب (دائي آيت الله جزايري ) که از مراجع بزرگ خوزستان بودند به قم مشرف شدند واز بنده دعوت نمودند به عنوان مدرّس به حوزه علميه شهرستان شوشتر بروم ولي بنده امتناع نمودم. ايشان فرمودند حداقل به همان اندازه اي که در حوزه علميه شوشتر درس خوانده‌ايد در آن مدرسه نيز تدريس نمائيد. لذا بنده دعوت ايشان را پذيرفتم و از قم به شوشتر هجرت کردم  و حدوداً چهار سال مشغول به تدريس مقدمات تا شرح لمعه بودم . يک نکته اي که لازم است تذکر بدهم اين است که ما از همان موقعي که در مکتب خانه قرآن مي‌خوانديم تا موقعي که در قم بوديم هميشه درسي را که مي‌خوانديم همان را هم تدريس مي‌کرديم .
 
2-  چگونه  به فکر تأسيس مدرسه علميه امام جعفر صادق عليه السلام افتاديد؟
بعداز فوت مرحوم والد، در سال 1363 که در مسجد امام زين العابدين عليه السلام حصيرآباد پيش نماز بودند، عده اي از اهالي آن منطقه، خدمت مرحوم  آيت الله آل طيب رفته و تقاضا کردند که اجازه دهند، بنده به جاي پدرم در آن مسجد اقامه نماز جماعت کنم، ايشان نيز اجازه داده، با اجازه معظم له، عده اي از طلاب  شوشتر نيز با بنده به اهواز آمدند و درس و بحث‌هايمان را با آنان  در مسجد ادامه داديم پس از مدتي متوجه شديم که خانه‌ي روبروي مسجد را در معرض فروش قرار داده‌اند، تصميم گرفتيم که اين منزل را بخريم و به عنوان مدرسه علميه قرار دهيم و درس ها را با طلبه ها درآن محل برگزارکنيم. در آن زمان قيمت منزل خريداري شده 800 هزار تومان بود، منزل را خريديم و به عنوان مدرسه علميه امام جعفر صادق عليه افضل الصلاه و السلام  قرار داديم کم کم چند نفر ازطلاب به عضويت مدرسه در آمدند و پسرعموي بنده حاج آقا سيد محمود مير سالاري هم تشريف آوردند و شروع به تدريس کردند  ، کم کم عده اي از اساتيد ديگر هم به مجموعه ي ما اضافه شدند و شروع به تدريس کردند. در يک سفر که به شهرمقدس قم مشرف شدم محضر استادم مرحوم آيت الله فاضل لنکراني رسيدم. ايشان به بنده فرمودند : مشغول چه کاري هستيد؟ عرض کردم : منزلي در اهواز به متراژ 150 متر خريداري نمودم و آن را به عنوان مدرسه علميه قرار دادم ، ايشان خيلي تأييد کردند وفرمودند : خوب است آن را به عنوان مدرسه رسمي ثبت کنيد(ايشان در آن زمان مدير حوزه علميه قم بودند) بالاخره مدرسه امام جعفرصادق عليه السلام به عنوان مدرسه رسمي ثبت شد ، کم کم منازل ديگري خريداري و متراژ مدرسه به حدود 500متر رسيد.
بنده نظرم اين است که در هر محله، هر آقايي که بتواند بايد مدرسه‌اي را تأسيس کند و به اندازه توانايي خود اقدام کند همچنين بنا دارم مقداري مدرسه را توسعه دهم و برنامه‌ي ديگري هم که در نظر دارم اين است که براي مدرسين حوزه منزلي تهيه کنم زيرا رفت و آمد روحاني در اين محله (حصير آباد) بسيار تأثير گذار است همچنين من به بعضي از دوستان گفتم که اگر بتوانيم براي هر طلبه‌اي که در اين مدرسه درس مي‌خواند تا مدتي که اين جا هست منزلي تهيه کنم که اين بستگي به عنايت و توجه خداوند عالميان و توجه خاص امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف دارد .
3- در جريان شکل گيري انقلاب چه نقشي داشتيد؟
زماني که مرحوم امام اعلاميه مي‌دادند بنده در مسجد امام زين العابدين عليه السلام، اعلاميه امام را بالاي منبر مي‌خواندم. خاطره‌اي يادم است که وقتي در مسجد ابوالفضل عليه السلام (خيابان 13 حصيرآباد) بالاي منبر صحبت مي‌کردم، ناگهان مأموران ساواک وارد مسجد شدند و بنده از درب پشتي مسجد به منزل يکي از همسايه‌هاي مسجد رفتم و تا سه روز آنجا بودم . در اکثر راهپيمايي‌هاي آن زمان شرکت مي‌کردم و حضور فعال داشتم. يک بار به همراه آيت الله جزايري و اخوي ايشان خدمت شهيد آيت الله صدوقي در يزد رفتيم و دو روز در آنجا بوديم که آقاي صدوقي اعلاميه‌اي به ما دادند تا آن را به خوزستان بياوريم.
 
4- وضعيت حوزه هاي علميه را چگونه مي بينيد؟
 نسبت به قبل از انقلاب تعداد حوزه‌ها و جمعيت آنها قابل مقايسه با بعد از انقلاب نيست ولي نظر بنده اين است که در جنبه‌هاي معنوي يک مقدار بايد کار بيشتري صورت بگيرد.
 5- در مدت زماني که در شهرستان شوشتر مشغول به تدريس بوديد ارتباطي با علامه شيخ محمد تقي شوشتري هم داشته‌ايد؟
بله با ايشان در ارتباط بودم همچنين بياد مي‌آورم زماني خدمت ايشان رسيدم ايشان پيشنهادي به بنده دادند و فرمودند که اگر مي‌شود شما روزي يک ساعت اينجا تشريف بياوريد و با ما همکاري کنيد تا کتابي را تأليف کنيم، بنده عذرخواهي کرده و عرض کردم چون هم صبح و هم بعد ازظهر مرتب تدريس مي‌کنم  برايم مقدور نيست، ولي يک نفر از طلاب را  خدمتتان معرفي مي‌کنم که با شما همکاري کند،  بعد يکي از طلاب به نام آقاي اعتبار را خدمتشان معرفي کردم که بعدها ايشان احوالات علامه شوشتري را نوشتند .
6- نظر شما در مورد برگزاري  کلاس هاي درس اخلاق در حوزه چيست؟
درس اخلاق دو قسم است : نظري و عملي. اخلاق نظري آن است که  استادي دعوت شود و درس اخلاق بدهد، اين خيلي خوب است ولي آن چه که در روحيه طلاب مي‌تواند مؤثر باشد اخلاق عملي است يعني طلبه‌ها به گونه‌اي تربيت شوند که خودشان به مسائل اخلاقي مقيد شوند، چرا که گاهي خيلي از طلبه‌ها مسلط‌تر از استاد اخلاق مسائل را مي‌دانند  و اين کار بر عهده اساتيد و مديريت حوزه است. اين کار اثرش خيلي زيادتر است تا درس اخلاق.
7-  نظرتان در مورد تعطيلات حوزه چيست ؟
بزرگان مي مي فرمايند : اگر کسي مي خواهد به جايي برسد، بايستي هيچ وقت دروس را تعطيل نکند يعني در تمام مدت سال درس بخواند چه پنج شنبه، چه جمعه، چه عاشورا. هيچ عملي اعم از واجب و مستحب بالاتر از ياد گرفتن علم نيست. يکي از اشتباهاتمان اين است که دروس را تعطيل مي‌کنيم .مثلاً روز عاشورا يک ساعت روضه و مقتل خواني باشد ،درس هم برقرار باشد، مباحثه هم سر جاي خودش باشد، با اين تعطيلي، حوزه مسلماً چهار ماه در سال بيشتر درس نمي‌خوانيم پس چگونه مي‌توانيم به جايي برسيم.
8- در طول مدت زمان تحصيلتان در شهر مقدس قم از محضر چه اساتيدي استفاده نموديد؟
بيشتر از محضر آيت الله ملکوتي استفاده مي‌کردم و همچنين  در درس تفسير آيت الله جوادي آملي شرکت مي‌کردم گاهي هم در درس مرحوم  آيت الله بهجت و مرحوم آيت الله گلپايگاني و مرحوم آيت الله مرعشي نجفي شرکت داشتم البته هنگامي که مرحوم شهيد مطهري شب هاي چهار شنبه از تهران به قم مي‌آمدند و اسفار تدريس مي‌کردند، بنده به صورت مرتب نزد ايشان رفته و درس اسفار را در محضر ايشان مي‌خواندم.
 9- در طول زمان سکونت شما در شهر مقدس قم مسئوليت اجرايي هم داشته ايد؟
 زماني که شوراي مديريت قم تصميم گرفتند براي هر استاني يک نمايده براي طلاب معرفي شود، بنده به مدت چهار سال به عنوان نماينده طلاب استان خوزستان بودم و در حد توان مسائل و مشکلات طلاب را حل مي‌کردم  .
 10- آيا در دوران دفاع مقدس در جبهه هم حضور داشتيد؟
در دوران دفاع مقدس بنده به شهر شوشتر برگشتم و از طرف مدرسه علميه  شوشتر به جبهه نبرد حق عليه باطل اعزام شدم.
  11- رمز موفقيت يک طلبه را در چه چيزي مي دانيد؟
نيت خالص، هر کس که با نيت پاک طلبه شود موفق مي‌گردد.
  12-  به عنوان آخرين سؤال خواهشمند است يک نصيحت به طلاب بفرماييد.
توصيه خدا و پيامبر و ائمه (عليهم السلام) عبارت است از : تقوا،  و تقوا اولين درجه اش ترک محرمات و انجام واجبات است.  بنده توصيه مي کنم طلاب اوقاتشان را صرف علم کنند،و مقيد باشند زيرا که نماز اول وقت يکي از چيزهايي است که انسان را به درجات بالا مي رساند.مثلاً اگر در اوج مباحثه اذان گفت سريع مباحثه را رها کند و نمازاول وقت را به جا آورد.

 
  • سيد طبيب  موسوي جزايري

  • نام پدر :سید یدالله

    شهر محل سکونت :شوشتر

    درجه علمی :اجتهاد

    مذهب : تشيع

    ملیت : ايراني

    تخصص :

  • مقدمات
    سيوطي، شرح لمعه، معالم حجت الاسلام موسوي (پدر)؛
    آيت الله سيد محمدحسين آل طيب؛
    سيد محمد مرعشي؛
    سيد محمد جزايري.
    سطح
    اسد الله تبريزي مدني (نجف)؛
    كفايه، آيت الله فاضل لنكراني (قم).
    خارج فقه و اصول
    )


  • آثار مرتبط:
  • استاد حوزه؛
    اقامه جماعت.
    )

    فعاليتها:
    تدريس؛
    مبارزه عليه رژيم طاغوت؛
    تبليغ احكام اسلامي؛
    تأسيس مدرسه علميه امام صادق(ع)؛
    نماينده طلاب در شوراي مركزي مديريت حوزه علميه قم
    )
  •  
  • اساتيد
  • آيت الله فاضل لنكراني؛
    آيت الله سيد محمد جزايري؛
    آيت الله سيد محمد مرعشي؛
    آيت الله سيد محمدحسين آل طيب؛
    آيت الله اسدالله تبريزي مدني؛
    حجت الاسلام موسوي (پدر).
  • حجت الاسلام سيد طبيب موسوي در سال 1319 شمسي در خانواده­اي اهل علم و تقوا در روستاي آب لشكر از توابع شهر اهواز متولد شد. وي تحصيلات خود را از مكتب آغاز نمود. سپس براي تكميل دروس به شوشتر رفت. سيد طبيب مقدمات را نزد پدر بزرگوارش آموخت و در شوشتر نيز از محضر بزرگاني چون سد محمدحسين آل طيب، سيد محمد جزايري، سيد محمد مرعشي، مقدمات، سيوطي، معالم، شرح لمعه را فرا گرفت. آن­گاه براي ادامه تحصيل راهي نجف اشرف گرديد. وي در نجف دروس سطح را از محضر حضرات: اسد الله تبريزي مدني و ديگر بزرگان حوزه نجف آموخت. حجت الاسلام موسوي پس از بازگشت از نجف مدتي در زادگاهش اقامت داشت. سپس براي تحصيل عازم قم گرديد و در مدت 16 سال از خرمن دانش اساتيد آن سامان خوشه چيد. وي همزمان با تحصيل به تدريس نيز اشتغال داشت و دروس شرح لمعه، مقدمات و سطح را تدريس مي­نمود. حجت الاسلام موسوي در دوران مبارزه عليه رژيم، به عنوان نماينده طلاب در شوراي مركزي مديريت حوزه علميه ق

 




:: بازدید از این مطلب : 4418
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه